×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

انجمن وبلاگ نویسان سایت گوهر دشت

anjoman dostane gohardasht

× دعوت از دوستان وبلاگ نویس سایت گوهر دشت جهت پست مطالب انتخابی شان به وبلاگ انجمن !-- begin pichak.net ‍yahoo status --centera target=_self title=yahoo status by pichak.net href=ymsgr:sendim?ppjwanimg border=0 src=http://opi.yahoo.com/online?u=ppjwan&m=g&t=14/a/center!-- end pichak.net yahoo status --div style=display:nonea href=http://pichak.net/blogcod/yahooنمایش وضعیت در یاهو/a , h1a href=http://pichak.netقالب وبلاگ/a/h1 , a href=http://www.pichak.netقالب بلاگفا/a/div
×

آدرس وبلاگ من

anjoman.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/pj1

وبلاگapartnerexcess

meysam - khavari

meysam  khavari

http://apartnerexcess.gohardasht.com

آرزو

در خردسالی ام ،فکر می کردم روزی فرا خواهد رسید که نام مرا در کرات دیگر نیز بر زبان آورند.


در کودکی ام،فکر می کردم روزی فرا خواهد رسید که همه دنیا از آن من باشد.


در نوجوانی ام،فکر می کردم روزی فرا خواهد رسید که سرزمین مقدّسم به من ببالد.


در جوانی ام،فکر می کردم روزی فرا خواهد رسید که در شهر پرجنب و جوشم ،نامم را با افتخار بر لب بیاورند.


در میانسالی ام ،فکر می کردم روزی فرا خواهد رسید که مردان و زنان روستایم ، با احوالپرسی گرمی از کنارم بگذرند.


در پیری ام،فکر می کردم روزی فرا خواهد رسید که دوستانم به هنگام نیاز ،مرا فرا بخوانند.


در کهنسالی ام،فکر می کردم روزی فرا خواهد رسید که نزدیکانم مرا در جمع خویش پذیرا باشند.


و اکنون که مرده ام،فکر می کنم چه خوب بود اگر گورکن ها و کرم ها،جسم بی جان مرا به هر سو نمی بردند و نمی خوردند.


عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت

که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست

همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت

سر تسلیم من و خشت در میکده‌ها

مدعی گر نکند فهم سخن گو سر و خشت

ناامیدم مکن از سابقه لطف ازل

تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت

نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس

پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت

حافظا روز اجل گر به کف آری جامی

یک سر از کوی خرابات برندت به بهشت





گورکن

یکبار،وقتی می خواستم یکی از خود های مرده ام را دفن کنم،گورکن نزدیک من شد و گفت:
-از همه کسانی که برای تدفین این جا آمده اند تو تنها کسی هستی که دوستت دارم.
گفتم:
-شما مرا خیلی خوشحال کردید،امّا چرا مرا دوست داری؟
گفت:
-زیرا،آنها گریان می آیند و گریان می روند،امّا تو خندان می آیی و خندان می روی.

شنبه 25 دی 1389 - 6:26:26 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


http:anjooman.persianblog.ir خبر جد ید ایجاد وبلاگ انجمن درپرشین بلاگ آدرس


وبلاگkurosh


وبلاگ hamedm


وبلاگpat


وبلاگmosaffer


وبلاگmiladmco


وبلاگshabesiah


وبلاگnedayearames


وبلاگhesamaddin


وبلاگha


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

92850 بازدید

122 بازدید امروز

50 بازدید دیروز

368 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements