سطح این ماده شیمیایی وقتی در بدن افزایش پیدا کند سبب بروز آثاری از
مسمومیت شیمیایی میشود که از جمله آنها میتوان به ایجاد ضایعات پوستی
آشکار اشاره کرد |
|
افرادی که از آب آشامیدنی لولهکشی استفاده میکنند به طور طبیعی به سطح بالایی از آرسنیک آلوده میشوند که با خوردن مقدار بیشتری ترب، تربچه، سیب زمینی شیرین و سایر گیاهان خوراکی از این گروه میتوانند آثار این نوع مسمومیت را از بدن خود بزدایند.
سطح
این ماده شیمیایی وقتی در بدن افزایش پیدا کند سبب بروز آثاری از مسمومیت
شیمیایی میشود که از جمله آنها میتوان به ایجاد ضایعات پوستی آشکار
اشاره کرد. مصرف ریشههای زیرزمینی مثل مواردی که در بالا ذکر شد و همچنین
اسفناج سبز و کدو تنبل این ویژگی را دارد که میتواند آثار مسمومیت با این
ماده شیمیایی را برطرف کند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، دکتر حبیب الاحسان، متخصص علوم همهگیر شناسی در دانشگاه شیکاگو در این باره خاطرنشان کرد: شدت و نوع آثار این مسمومیت در افراد مختلف و بنابر رژیم غذایی که دارند، فرق میکند. آرسنیک به طور طبیعی در سنگها، آب، خاک، هوا و مواد غذایی وجود دارد و از فعالیتهای صنعتی هم در محیط زیست وارد میشود. طبق استاندارد آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا مقدار این عنصر اگر زیر ۱۰ میکروگرم در لیتر آب باشد ایرادی ندارد اما اگر بیشتر شود خطرناک است به طوری که مقادیر زیاد آن سبب افزایش خطر ابتلا به سرطان میشود و تماس اندک اما مداوم با این عنصر با افزایش خطر بروز دیابت نوع دوم و بالا رفتن فشار خون ارتباط دارد. |
چهكنیمحسود نباشیم؟
|
||||||
|
از نظر افلاطون، فلسفه با دادههای حسی و ذهنی و نیز با حس تجربی و استدلال، تعقل و خردورزی سر وکار دارد. اساساً فلسفه کاری با مسائل احساسات درونی انسانها و جنبههای رمانتیک یا خیالپردازانه و یا عاطفه انسانها ندارد. در حالیکه در نظر افلاطون شعر و هنر... | |
افلاطون در سال 427 قبل از در خانواده ای اشرافی به دنیا آمد. در 18 سالگی با سقراط آشنا شد و مدت 10 سال را به شاگردی سقراط به سر برد. بعد از اعدام سقراط یک سلسله سفر را آغاز کرد که در طی این سفرها از نقاط مختلفی از جهان نظیر مصر و سیسیل و فلسطین دیدن کرد که در این سفرها با اندیشه های متفاوتی آشنا شد که تاثیر آنها در افکار افلاطون هویدا است.هنگامی که افلاطون به آتن بازگشت 40 سال داشت. در این زمان بود که مدرسه معروفش را به نام آکادمی تاسیس کرد. این مدرسه را می توان اولین دانشگاه محسوب کرد که در آن دروسی نظیر فلسفه ریاضیات و نجوم تدریس می شد. برای مطالعه افلاطون یقینا بهترین منبع همان آثار اوست که در قالبی ادبی نوشته شده اند. با مطالعه این آثار به راحتی می توان به قریحه ادبی افلاطون پی برد. مهمترین و در عین حال کاملترین اثر افلاطون کتاب جمهوریت است. که او در این کتاب در باره مسایل فلسفی مختلفی سخن رانده است از اخلاق گرفته تا ساسیت و هنرو تربیت و مابعد الطبیعه سخن رانده است. با مطالعه نوشته های افلاطون می توان به سیر افکار او پی برد. کتب وی را می توانیم بر اساس دوره ای از زندگی که افلاطون اقدام به نگارش آن کرده است به سه دسته تقسیم بندی نماییم. دسته اول کتب و رسالاتی هستند که در دوران جوانی او نگاشته شده اند. نوشته های این دوران اکثرا دیالوگهایی بدون نتیجه گیری هستند. سمت و سوی نوشته های این دوران مربوط به فعالیت های تربیتی است. آثار دوره میانسالی بر خلاف دوره جوانی حاوی دیالوگهایی با نتیجه گیری است. درآثار این دوره است که مسایل اساسی فلسفه فلاطون نظیر ایده و مثل مطرح می گردد . اثر برجسته افلاطون در این دوره جمهوریت است. و بالاخره آثار دوران کهولت افلاطون که می توان آنها را آثار دوران پختگی و اصلاح آثار قبلی دانست .برای مثال از آثار این دوره می توان به قانون و نوامیس اشاره کرد. افلاطون در فلسفه راه استادش سقراط را دنبال کرد. بدین معنا که دغدغه اصلی او انسان بود و از فلاسفه طبیعی دور شد.اوقسمت زیادی از تلاش خود را معطوف به حل مسایلی نظیر اخلاق حق و عدالت کرد. او در جمهوریت مباحثه سقراط و شخص جدلی را به تصویر می کشد که سقراط و آن شخص در باره و معنا و مفهوم عدالت بحث می کنند. سقراط آن شخص به تعریف کردن مفهوم عدالت وامی دارد . که در نهایت آن شخص مجبور می شود که بگوید: حق در قدرت است و عدالت در نفع قویتر(نظیر بعضی از تعابیر نیچه). سپس وی از سقراط می خواهد که او نیز تعریفش را ارایه دهد که سقراط به نوعی از ارایه دادن تعریف طفره می رود و چنین پاسخ می دهد که عدالت نوعی رابطه سالم بین افراد در اجتماع است. بنابراین مطالعه آن به عنوان بخشی از جامعه و اجتماع راحت تر است. همانند اینکه بوسیله توصیف یک جامعه سالم توصیف یک فرد سالم راحتر می شود. افلاطون به این شکل حل مسئله اخلاق و عدالت را به اجتماع و به تبع آن مسایل سیاسی آن اجتماع مربوط می کند. در اینجاست که کم کم با فلسفه سیاسی افلاطون که از نکات برجسته هنگام مطالعه افلاطون است مواجه می شویم. او پس طرح مسایلی مانند اینکه حرص و طمع و یا برتری جویی سبب می شود که افراد و جوامع انسانی مدام با هم در کشمکش باشند . به این نتیجه می رسد که ابتدا باید انسان را از لحاظ روانشناختی مورد بررسی قرار دهد تا بوسیله آن به پی ریزی جامعه ای ایده آل نایل گردد. در روانشناسی افلاطون رفتار های انسان از سه منبع میل و اراده و عقل سرچشمه می گیرد .میل انسان شامل مواردی نظیر تملک شهوت غرایز می شود. مرکز امیال نیز در بدن شکم است.هیجان هم مواردی مانند شجاعت قدرت طلبی و جاه طلبی را در برمیگیرد. عقل نیز مسئول مواردی نظیر اندیشه و دانش و هوش است. منابع ذکر شده هم در افراد مختلف دارای درجات متفاوتی است. مثلا در بازاریان و کسبه عموم مردم میل است که نقش اصلی را در زندگی بازی می کند و در جنگجویان و لشگریان هیجان نقش اصلی را بر عهده دارد. و عقل نیز پایه رفتار حکما ست. بعد از این مقدمات افلاطون شروع به ترسیم جامعه آرمانیش می کند و برای ایجاد آن راهکاری هم ارایه می دهد. آرمانشهر او جامعه ایست که درآن هر کس با توجه به ذاتش یعنی همان منابع رفتاری که در فوق ذکر شدند در جای خودش قرار گرفته باشد مثلا کسی که میل در او بالا باشد فقط مشغول کسب و کار خود شود و در کار سیاست دخالت نکند یا کسی شجاعت و هیجان او در درجه ای بالا قرار داشته باشد شغلش در جامعه نظامی باشد. در آرمانشهر افلاطون سزاوارترین گروه برای حکومت فلاسفه هستند که در آنها عنصر عقل در درجه بالایی قرار دارد(نوعی از نخبه گرایی). اینجاست که افلاطون نیز مانند سقراط تمایلش را به آریستوکراسی (حکومت اشراف)نشان داده و به عناد با دموکراسی بر می خیزد.البته باید توجه داشت که اشراف یا شریفترین مردم برای حکومت الزاما کسانی نیستند که دارای قدرت و ثروت اند. بلکه باید این افراد دارای حکمت باشند تا شایستگی لازم را برای حکومت داسته باشند. و اما راهکار افلاطون برای تشکیل آرمانشهرش: ابتدا
باید کودکان زیر 10 سال را جمع کرد و آموزش همگانی آنها را شروع کرد این
آموزشها شامل مواردی مانند موسیقی ورزش و تعالیم مذهبی می شود.در این میان
تعالیم مذهبی بر مبنای دین تک خدایی از اهمییت خاصی بر خوردارد است
.افلاطون می خواهد از مذهب به عنوان عاملی برای کنترل توده های مردم
استفاده کند به عقیده او اعتقاد به یک خدای قادر و مهربان و در عین حال
قهار باعث می شود که کنترل رفتارهای مردم راحت تر شود و گرایش آنها به طرف
جرم و جنایت خود به خود کم شود. این آموزشها تا سن 20 سالگی ادامه خواهند
یافت. سپس در این سن از کلیه آموزش دیدگان امتحانی گرفته خواهد شد به شکلی
که در این امتحان اکثریت شرکت کنندگان حذف شوند. این اکثریت به کسب و کار
و بازار و کشاورزی و... مشغول خواهند شد. تربیت قبول شدگان این امتحان تا
سن 30 که زمان بر گزاری امتحانی دوباره است ادامه خواهد داشت . دنیایی
که ما حس می کنیم دنیایی است محدود به زمان و مکان و در قید تحرک و تغییر
پذیری پس حقایق واقعی واصیل نمی تواند شامل این دنیای محسوس ما باشد. ودر
سطح بالاتری از آن قرار دارد. محسوساتی که ما ادراک می کنیم ظواهر و
پرتوهایی از آن حقایق اصیل هستند. افلاطون به هر یک از این حقایق که در
عالم بالاتری قرار دارند مثال یا ایده می گوید. مثال برای افلاطون کاملا
حقیقی ومطلق ولایتغیر است .این مثالها یا مثل فراتر از ابعاد مکان وزمان
هستند لذا تنها راه شناخت وبررسی آنها به کار بردن عقل وخرد است. نظر افلاطون در باب هنر در
کتاب دهم رساله جمهور و از همان ابتدا، افلاطون به بحث درباره عدم
سازگاری فلسفه و شعر میپردازد. از نظر افلاطون، فلسفه با دادههای حسی و
ذهنی و نیز با حس تجربی و استدلال، تعقل و خردورزی سر وکار دارد. اساساً
فلسفه کاری با مسائل احساسات درونی انسانها و جنبههای رمانتیک یا
خیالپردازانه و یا عاطفه انسانها ندارد. در حالیکه در نظر افلاطون شعر
و هنر با عالم تخیل، احساسات و عواطف رابطه دارد. در همین کتاب به بررسی
تأثیر هنرهای توصیفی با حقیقت و تأثیر شعر بر اخلاق جوانان بویژه تأثیرات
سوء و انحرافی اشاره میکند. در تمام این حوزهها افلاطون از دو نوع هنر
یاد میکند. اول هنرهایی که موضوعشان فقط زیبایی ظاهری و شکلی و صورتها
یا ظواهر زیباست مانند خطوط طرحی و رسم و نقشهایی که بر پارچهها یا
طرحهایی که بطور تزئینی در معماریها دیده میشود. وی نسبت به این نوع
هنر هیچ مخالفتی ندارد، زیرا آنها را وسیله آشنایی با روح خیر و جمال مطلق
میداند. به اعتقاد افلاطون، روح انسان از طریق این هنرها با زیبایی مطلق
(خود زیبایی) که به زعم وی نمادی از حقیقت مطلق است آشنا میگردد. نفس
انسان به کمک این نوع زیبایی مدارج عالیه را طی میکند و به مرحله کمال
انسانی، یعنی به مقام مکاشفه یا کشف و شهود میرسد. در حالیکه نوع دوم
هنرها، یعنی هنرهای توصیفی مانند ادبیات،نقاشی،نمایش نامه،شعر و آنچه که
مسامحتاً امروزه از آن به هنرهای تجسمی یاد میشود و همینطور نوعی
از موسیقی را مورد انتقاد شدید قرار میدهد. زیرا کار یا وظیفه این دسته
از هنرهای توصیفی را بیان و تجسم مشهودات و احساسات و عواطف درونی
انسانها میداند. به زعم او هر دو نوع هنر درصورتیکه واجد موضوعات
اخلاقی باشند برای تعلیم و تربیت جوانان مفید هستند. اما در کل برای
هنرهای زیبا ارزشی قائل نیست، بلکه آنها را مضر و مخرب دانسته و از مدینه
فاضله خود طرد میکند. زیرا عقیده دارد که کار هنر نقاشی یا شعر و نمایش
نامه بیان حقیقت نیست، بلکه کپی برداری و تصویرسازی یا تقلید از آن است.
آن هم نه تقلید از اصل بلکه تقلید از سایه و فرع و تقلید از محسوسات پست و
دون. به اعتقاد وی محسوسات به هیچ وجه اصل نیستند، بلکه خود شبه و تقلیدی
هستند از حقیقتی که در عالم ایده یا مُثل یا در عالم معقولات قرار دارند.
به همین خاطر چون محسوسات خود یک درجه از حقیقت یا اصل دور هستند بنابراین
به لحاظ دوری از حقایق ثابته و اصل، هنرهایی چون نقاشی یا شعر در مرحله
سوم قرار دارند. ایراد دیگر افلاطون به شعر و نقاشی و موسیقی این است که
این هنرها احساسات و عواطف را بر میانگیزند و هر چیزی که احساسات انسان
را تحریک کند از متانت و وقار دور است و موجب سستی و زبونی نفس میگردد.
او حتی کار ویژه لذت بخشی هنر را نیز قبول دارد، اما در نهایت این لذت
بخشی را موجب ضعف و سستی نفس و مضر به حال اخلاق حسنه میداند. |
بر اساس آمار، حدود ??درصد از زوجها در کشور به اختلالات جنسی مبتلا هستند و نتایج بررسیها نشان میدهد که ?? درصد طلاقها در ایران به علت بروز مشکلات جنسی اتفاق میافتد؛ | |
سیدکاظم فروتن/اورولوژیست و رییس کلینیک سلامت خانواده دانشگاه علوم پزشکی شاهد
ازدواجهای به وصال نرسیده
بر اساس آمار، حدود ??درصد از زوجها در کشور به اختلالات جنسی مبتلا هستند و نتایج بررسیها نشان میدهد که ?? درصد طلاقها در ایران به علت بروز مشکلات جنسی اتفاق میافتد؛ این در حالی است که در صورت مشاوره و درمان صحیح، نیمی از این طلاقها به وقوع نخواهد پیوست... در
این بین، ازدواجهایی نیز تحت عنوان ازدواجهای به وصال نرسیده وجود دارند
که مشکل عمده بسیاری از زوجهای جوان و تازهازدواجکرده را تشکیل میدهد.
به عنوان نمونه، مقاربت دردناک یکی از شکایات شایع خانمهایی است که در
اوایل ازدواجشان به متخصصان زنان و زایمان مراجعه میکنند و استرس و ترس
نیز به این مشکل افزوده میشود و در بسیاری از موارد، ازدواج بهوصالنرسیده را سبب میشود و گاهی نیز از بین رفتن میل جنسی، ناباروری و افسردگی را در پی دارد. اولین
بار، بالینت در سال 1961 در مقالهای تحت عنوان �بخش دیگر طب� به �ازدواج
به وصال نرسیده� (UCM) اشاره کرد و از آن زمان تاكنون موارد زیادی در
سراسر جهان گزارش شده است. �ازدواج به وصال نرسیده� به ازدواجی
گفته میشود که در آن، زوجین تا مدتها بعد از ازدواج نمیتوانند رابطه
جنسی برقرار کنند. در بررسیهای انجامشده در ایران، مهمترین
علل روانی �ازدواج به وصال نرسیده� در زنان را ترس از رابطه زناشویی، نگرش
ناخوشایند یا بیتفاوتی نسبت به مسایل جنسی و نگرش ناخوشایند نسبت به همسر
و در مردان، اضطراب عملكرد جنسی و انزال زودرس هستند. مطالعهای
روی 200 ازدواج به وصال نرسیده در كرمانشاه، مهمترین عامل را وجود فشار
اجتماعی شدید روی زوج جوان (دارای روابط اجتماعی محدود پیش از ازدواج)
برای انجام رابطه زناشویی در اسرع وقت دانسته است. این اختلال در صورت عدم
درمان مناسب، ناباروری و در موارد بسیاری طلاق را به دنبال دارد.
معرفی یک مورد از مبتلایان به این اختلال در
مطالعه بالینی و ارزیابی روانشناختی به عمل آمده آشكار شد كه به علت
اضطراب و ترس شدیدی كه شوهر حین رابطه زناشویی پیدا میكند و علاوه بر آن،
كمبود اطلاعات جنسی، این زوج تاكنون نتوانسته بودند با هم رابطهای
برقرار كنند. آنها طی 7 سال مراجعات پراكندهای به پزشكان مختلف
داشتند كه هیچیك مفید و موثر نبوده است؛ به خصوص كه همواره هریك از زوجین
به تنهایی مورد معاینه و درمان قرار گرفتهاند؛ بدون اینكه شرح حال دقیقی
اخذ شود یا به روانپزشك ارجاع داده شوند. این اولینبار بود كه در مركز
درمانی، مشکل زوج تشخیص داده میشود. در اولین مصاحبه روانپزشكی، زوجین
خسته و ناامید به نظر میرسیدند. مرد مضطرب و افسرده و میل جنسی
خود را از دست داده بود. زن نیز به علت سالها درمان و معاینات مكرر توسط
متخصصان زنان و نیز ثانویه به ترس همسرش دچار بیمیلی جنسی شده، انگیزه درمانی و امید به موفقیت خود را از دست داده و تنها تمایل به داشتن فرزند منجر به مراجعه او شده بود. در
این مطالعه، یك تیم متشكل از متخصصان آندرولوژی، زنان و روانپزشكی در یك
دوره 3 ماهه همگام با هم به درمان زوج پرداختند و توانستند درمان تركیبی
تیمی، برگرفته از روش شاور و همكاران در درمان �ازدواج به وصال نرسیده� را
كه اولین بار در سال 1993 انجام شد را با موفقیت به انجام برسانند؛ درمانی
که طی 3 مرحله صورت گرفت. درمان در 3 مرحله � مرحله دوم: در این مرحله، تمرینات مربوط به تمركز حسی آغاز شد. در اولین جلسه از این مرحله ابتدا به زوجین آموزش داده شد كه چگونه به مرحله مقدماتی قبل از شروع رابطه جنسی بپردازند. � مرحله سوم: در
مرحله آخر به زوج اجازه داده شد كه به ترتیب وضعیتهای مختلفی را برای
برقراری رابطه مورد نظر امتحان كنند؛ بدون اینكه ضرورتا مقاربت را به
اتمام برسانند. در واقع در این جلسه زوج اعتماد به نفس پیدا
میكنند كه قادر و حاضر به نزدیكی باشند. سرانجام پس از 3 ماه این زوج
برای اولین بار موفق به نزدیكی كامل شدند. البته این پایان كار نبود چون با ادامه درمانهای آندرولوژی در نهایت در آذرماه 1385 زن به روش طبیعی باردار شد. حرف آخر با توجه به عدم آگاهی كافی جامعه درباره مسایل جنسی و نیز اضطراب عملكردی به عنوان عامل شایع ایجادكننده اختلال، به نظر میرسد آموزش روابط جنسی به عنوان بخشی از آموزشهای پیش از ازدواج ضروری است. البته ارائه این آموزشها باید در سطوح مختلف، با صرف حوصله و زمان کافی و مبتنی برنیاز دختران و پسران صورت گیرد. از سوی دیگر بررسی جامع و همزمان زوج دارای مشکلات جنسی، توسط تیم تخصصی هماهنگ، موجب افزایش موفقیت درمان خواهد شد. ارزیابی اولیه زوج توسط مشاوران مشکلات جنسی، ارجاع به متخصصان آندرولوژی و زنان جهت بررسی علل جسمی موثر و درخواست انجام مشاورههای تکمیلی توسط آنها به عنوان نمونه با متخصصان غدد، داخلی، عفونی و... در اولین قدم لازم است. در ادامه بر مبنای اطلاعات به دست آمده، درمان مشکلات جسمی و روانی باید به صورت همزمان صورت پذیرد. در این بین نباید فراموش کرد که راهاندازی و گسترش مراکز تخصصی مشاوره و درمان مشکلات جنسی تحت نظارت سازمانهای ذیربط ضروری به نظر میرسد. |
http:anjooman.persianblog.ir خبر جد ید ایجاد وبلاگ انجمن درپرشین بلاگ آدرس
82250 بازدید
47 بازدید امروز
12 بازدید دیروز
265 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2023 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Mohammad Hajarian
Powered by Gohardasht.com | MainSystem™